تحولات لبنان و فلسطین

در دهه ۶۰ و ۷۰ اگر از هر فردی سؤال می‌شد یک بازیگر مشهور و توانا را نام ببرد، قطعا یکی از این بازیگران جهانبخش سلطانی بود. جهانبخش سلطانی متولد ۱۳۳۰ خورشیدی در اصفهان، محله رهنان است. او بازی در تئاتر را از سال ۱۳۴۵ شروع و بازی در سینما را سال ۱۳۶۷ با فیلم «افق» آغاز کرد.

سرنخ ۲ در راه است

جهانبخش سلطانی طی سال‌ها فعالیت خود در تلویزیون و سینما در ژانرهای دفاع مقدس، تاریخی، طنز و... حضور داشته‌است. سلطانی همچنین برای بازی در فیلم «شرم» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۱ شد. او در سریال‌های موفقی چون مردان آنجلس، یوسف پیامبر، قصه‌های مجید و سریال پلیسی سرنخ هم ایفای نقش کرد که بازی او در سرنخ مورد قبول مخاطبان واقع شد. هفته گذشته مدیر روابط‌عمومی سازمان صدا و سیما با حضور در منزل این هنرمند، از او برای سال‌ها فعالیت هنری در تلویزیون قدردانی کرد. با همین انگیزه با جهانبخش سلطانی گفت‌وگویی درباره فعالیت‌های هنری این روزها و گذشته‌اش داشتیم که می‌خوانید.

فریاد مجید

کیومرث پوراحمد، کارگردانی بود که نگاه به جلو داشت و در سریال «قصه‌های مجید» این موضوع را به اثبات رساند. سریال قصه‌های مجید با نگاه به نوجوانان دوره خود اشاره به یک نوجوانی داشت که شاید در دهه‌های بعد هم می‌توان با او ارتباط برقرار کرد و به همین دلیل است این سریال همچنان هم می‌تواند جزو سریال‌های پربیننده تلویزیون باشد؛ نوجوانی که به شدت تیزهوش و اهل قلم و اهل دانش است.
قصه‌های مجید نگاه پوراحمد به لایه‌های زیرین جامعه است و ذهن او به قشر نوجوان را به عنوان یک سریال به نمایش درمی‌آورد. مرحوم عباس کیارستمی هم این نوع نگاه را به سینما و کار تصویر داشت و به همین دلیل آثار کیومرث پوراحمد و عباس کیارستمی در ذهن مخاطبان ماندگار شدند. مجید در این سریال، فریادی برای گوش‌های کر بود. او برای استحکام فرهنگ، ادب و شناسنامه خود تلاش و مبارزه می‌کرد. او نوجوانی بود که برای اعتلای فرهنگ تلاش می‌کرد و نوجوانی بود که با تفکر و گفتارش، معلم، مدیر مدرسه و مسؤولان را به چالش می‌کشید و از آنها مطالبه‌گری می‌کرد. نقش مجید در این سریال نوجوانان را به سمت مطالعه و تحقیق درباره گذشتگان هدایت می‌کرد و به نوعی به آنها می‌گفت تا چه حد می‌توان با خواندن کتاب کسب دانش کرد.
 مجید محدودیت‌ها را به فرصت تبدیل می‌کرد و این موضوع دقیقا همان مساله‌ای است که فیلمسازان ما این روزها از آن غافل شده‌اند.

رفاقت با شهیدحسین خرازی 

در فیلم «الماس بنفش» نقش شهید حسین خرازی را ایفا کردم. من در جهاد دانشگاهی آموزش تئاتر می‌دادم و در پایان با خود آن هنرجویان تئاتری را روی صحنه می‌بردم. شهید خرازی دوست حاج‌محمود حسینی، رئیس بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی اصفهان بود و از همان زمان دوستی من با حاج حسین خرازی شکل گرفت.
حاج حسین در آن زمان به من توصیه می‌کرد تئاترهایی درباره رشادت‌های رزمندگان روی صحنه ببرم و برای ایفای نقش از دانشجویانی که در جبهه‌های جنگ حضور داشتند، استفاده کنم. توصیه او را پذیرفتم و یک تئاتر را با حضور این رزمندگان در اصفهان روی صحنه بردیم.   حاج حسین خرازی رزمنده‌ای بود که به هنر علاقه زیادی داشت. این شهید بزرگوار هر وقت به جهاد دانشگاهی اصفهان می‌آمد، سر تمرین‌های تئاتر حضور می‌یافت و این باعث دلگرمی ما در آن دوران بود. سردار حسین خرازی علاقه داشت از طریق فرهنگ حق‌طلبی کند و به مردم بیاموزد حق‌طلب باشند. حاج حسین تاکید داشت در کارهای نمایشی به مردم بگوییم دفاع مقدس چرا و چگونه آغاز شده و هدف رزمندگان از حضور در جبهه‌ها چه بوده است.

او هنر را بهترین راه برای شناساندن مظلومیت رزمندگان می‌دانست و می‌خواست من و امثال من از طریق هنر به اهداف والای این رزمندگان بپردازیم. او اصرار داشت از طریق هنر به خانواده‌های شهدا بگوییم فرزندان‌شان در راه چه اهداف والایی به شهادت رسیده‌اند.
دو سال در ارومیه برای رزمندگان، تئاتر روی صحنه می‌بردم. فرمانده قرارگاه دوم سیدالشهدا، سردار هدایت لطفیان از من دعوت کرد به ارومیه بروم و برای رزمندگان کارهای طنز روی صحنه ببرم. شاید عده‌ای فکر کنند اغراق می‌کنم اما به چشم دیدم رزمندگان ما در راه کشور و اسلام چگونه خود را فدا می‌کردند و مشتاق شهادت در این راه بودند.



امید به فصل جدید «سرنخ»

بهزاد خداویسی مجموعه جدید سرنخ را در ۳۲ قسمت به نگارش در آورده‌است. سال گذشته در اصفهان حضور داشتیم و یک سال هم منتظر بودیم اما تهیه‌کننده‌ای برای ساخت این سریال پیدا نشد. کیومرث پوراحمد هم کارگردانی را کنار گذاشته و بیشتر مطالعه می‌کند.
با او صحبت کردیم و او برای ساخت سری جدید سرنخ با آقای جبلی، رئیس سازمان صدا و سیما جلسه‌ای داشت که متاسفانه به توافق نرسیدند و مجموعه سرنخ تاکنون ساخته نشده‌است.
 پوراحمد در کار فرهنگی با کسی تعارف ندارد و می‌گوید من می‌خواهم با ساخت فیلم و سریال، شناسنامه نسل فردا را رقم بزنم. حالا قرار است دو قسمت از این سریال را با کیفیت بالا بسازیم و در اختیار سازمان صدا و سیما قرار دهیم تا بتوانیم توافق و همراهی آنها را برای ساخت بقیه قسمت‌ها و فصل جدید سریال کسب کنیم. با صحبت‌های انجام شده، کارگردان این دو قسمت از سریال سرنخ، خسرو معصومی خواهدبود. البته معصومی هم هنوز به صورت کامل نپذیرفته این سریال را بسازد.

او اعتقاد دارد این سریال با پوراحمد شناخته شده و اول باید با او صحبت کند تا کارگردانی پروژه را بپذیرید. البته کیومرث پوراحمد به دلایلی که گفتم دیگر نمی‌خواهد کارگردانی سریال را انجام دهد و فعلا این سریال به دلیل نبود سرمایه‌گذار و دلایل دیگر ساخته نشده‌است. سرنخ قرار است در اصفهان ساخته شود و امیدوارم هر چه سریع‌تر این اتفاق انجام پذیرد. قطعا اگر این دو قسمت ساخته شود، با کیفیت بسیار عالی و ماندگار خواهدبود. امیدوارم بتوانیم با یک سرمایه‌گذار خوب برای ساخت فصل جدید سرنخ به توافق برسیم و این سریال خاطره‌انگیز ساخته شود و روی آنتن برود.

«افق» قصه یک عملیات واقعی 

برای فیلم سینمایی افق، سختی‌های زیادی متحمل شدیم و حدود هشت ماه زیر آب تمرین و فیلمبرداری داشتیم. من در این فیلم نقش یک غواص خط‌شکن را داشتم که با گروهان خود توانسته بودند طی عملیاتی قرارگاه الامیه رژیم بعث عراق را تسخیر کنند.
فردی که نقش او را در فیلم افق ایفا می‌کردم، فرمانده این عملیات بود و برای راهنمایی ما در بیشتر صحنه‌های فیلمبرداری حضور داشت. این رزمنده بزرگوار دو پای خود را در دفاع از کشور از دست داده بود. فیلم سینمایی افق بر اساس یک عملیات واقعی ساخته شده بود، البته ما حدود دو سال درگیر ساخت این فیلم بودیم و قبل از عزیمت به جنوب کشور برای فیلمبرداری هم تیم بازیگران این فیلم حدود یک سال در استخر ورزشگاه انقلاب تمرین غواصی می‌کردند. این فیلم در شرایط بسیار سخت و دشواری فیلمبرداری و تهیه شد. اواخر فیلمبرداری، عراقی‌ها از روی اسکله با آرپی‌جی به سمت گروه فیلمبرداری شلیک می‌کردند اما خوشبختانه تیم تولید و بازیگران این فیلم در پایان مزد خود را از استقبال خوب مخاطبان گرفتند و خوشحالم که به عنوان بازیگر در این فیلم حضور داشتم.

  که عشق آسان نمود اول

یک فیلم سینمایی با نام «مردان آهنین» را در شهر اصفهان بازی کردم که درباره واقعه کربلاست. نقش یک استاد دانشگاه را در دو اپیزود ایفا کردم. یک اپیزود زمان حال و اپیزود دیگر زمان گذشته و واقعه کربلا را روایت می‌کند. این فیلم در اصفهان روی پرده رفته و مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفته‌است. همچنین در سریالی به نام «شهر هرت» در شبکه استانی اصفهان ایفای نقش کرده‌ام که برای ماه رمضان است.
تاکنون یک سریال به عنوان تهیه‌کننده و کارگردان روی آنتن برده‌ام. این سریال با نام «که عشق آسان نمود اول» روی آنتن شبکه استانی اصفهان رفت و مورد استقبال هم قرار گرفت.  ۱۷ تله‌فیلم نیز در همین شبکه ساخته‌ام و روی آنتن رفته‌است. این فیلم‌ها در ژانرهای دفاع‌مقدس، اجتماعی و برخی از آنها هم طنز بوده‌است.

تزریق تجربه به نقش‌ها

هر گاه نقشی به من پیشنهاد شده، سعی کردم از تمام تجربه و دانشم برای ارائه بهتر آن استفاده کنم. دوست داشتم و سعی کرده‌ام هر نقشی را که ایفا می‌کنم قابل تفسیر، تحلیل و احترام باشد.
 اگر مردم و مخاطبان تلویزیون از نقش‌هایی که تاکنون در سینما و تلویزیون ایفا کرده‌ام، استقبال کرده و آنها را دوست داشته‌اند به دلیل این سعی و تلاش بوده ‌است.
 این نقش‌ها با تجربه و تفکر ایفا شده و تحلیل دارد به همین دلیل است که توانسته با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کند. نقش ماندگار با فیلمنامه خوب، کارگردانی مناسب و بازی با تحلیل بازیگر شکل می‌گیرد و اگر نقشی بعد از سال‌ها هنوز هم در ذهن مخاطب باقی مانده به دلیل این هماهنگی بین تیم تولید است.

 

  گزیده اما متنوع و به‌یادماندنی
برای بسیاری از دوستداران به جهانبخهش سلطانی، محبوب‌ترین تصویر از او ایفای نقش کارآگاه اوصیا در مجموعه سرنخ است. سریالی پرطرفدار که سال ۱۳۷۵ روی آنتن رفت و در آن سال‌ها مردم کوچه و خیابان این بازیگر را به اسم امیرحسین اوصیا می‌شناختند.

او البته سال‌ها پیش از این، کارش را در تئاتر، سینما و تلویزیون آغاز کرده بود. سریال خاطره‌انگیز قصه‌های مجید و نقش‌هایی که او در فیلم‌های سینمایی برگرفته از این شخصیت نمایشی نظیر شرم، صبح روز بعد و سفرنامه شیراز داشته نیز پیش از «سرنخ»،  سلطانی را به مخاطبان معرفی کرد. نقش‌های او در این مجموعه و فیلم‌های سینمایی مرتبط با آن متفاوت بود و او در این اثر رخت شخصیت‌های مختلفی را بر تن کرد از محمودآقای با معرفت تا ناظم تندخوی مدرسه. این بازیگر در این آثار با لهجه شیرین اصفهانی ظاهر شده بود اما در آثاری مثل یوسف پیامبر هم که نیاز به لهجه نداشت با بیانی نافذ در قامت فرعون خوش درخشید. همکاری او با فرج‌ا... سلحشور در سریال «مردان آنجلس» از آثار به یادمانی‌ای است که سال ۱۳۷۷ روی آنتن رفت و به مذاق مخاطبان هم خوش آمد.

سلطانی، این بازیگر پیشکسوت با وجود گزیده کاری در این سال‌ها به نقش‌های مختلفی جان داده است. به عنوان مثال، او را در فیلم سینمایی «بچه‌های طلاق» به کارگردانی تهمینه میلانی با نقش پدری مستبد و خود رأی شناختیم و در فیلم سینمایی افق به کارگردانی زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور در قامت یک رزمنده دیدیم. در آثار تاریخی هم او را با نقش‌های قدرتمند شناختیم و در فیلم‌ها و سریال‌هایی با رگه کمدی حضور شیرینش را به تماشا نشستیم.  

منبع: جام جم

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.